Heart to Heart

! let's speak frankly

Heart to Heart

! let's speak frankly

بابا اینم آپدیت

 

 فقط به خاطر دوست عزیزم نوده دارم آپ می کنم!

 آخه عزیز دل برادر u که خودت بهتر میدونی این روزا حسابی درگیرم! درگیر کاری که خودم هم هنوز باورم نمی شه!

 صبحا که از خواب بیدار میشم یه ربع بیست دقیقه ای طول میکشه تا یادم بیاد که چه اتفاقی افتاده! آه واقعا که ! کی باور میکنه؟ حتی خودم هم باورم نمی شه! یه کی منو باورم کنه!

 تا روزی که بیکار بشم و حسابی بنشینم به نوشتن خداحافظ!

نظرات 9 + ارسال نظر
مهرشاد 6 شهریور 1385 ساعت 09:06 http://iran-bestmusic.blogsky.com

سلام
وبلاگ خوبی داری تبادل لینک میکنی
به منم سر بزن منتظرم بای

فروغ 6 شهریور 1385 ساعت 23:01

سلام
به قشنگی خودت
امشب کلی حالم گرفته شد
یه جور mixed emotin
دلم کلی گرفت،یاد روز اولی که با هم بودیم افتادم.چه زود تموم شد و چه زود بزرگ شدیم.
نمی دونم اومدنم به خونتون درست بود یا نه،ولی وقتی می خواستم برم ،گوله های اشک تو چشات....
یادم نمی ره روزی رو که توی یه مجله خوندی(فکر کنم موفقیت بود)هر احساسی که به هر کسی دارید همون لحظه بهش بگید ولی من بازم نتونستم.....
نبودنت و تنها شدنم رو روز اولی که پامو تو شاهرود گذاشتم باور کردم.
آخه من که تا حالا تنها مدرسه نرفته بودم...چه برسه دانشگاه.
شبهایی که تنها بودم برات نامه می نوشتم و از کلاسا و درسا و بچه ها می گفتم.
خیلی سعی کردم که اینها رو رودر رو بهت بگم ولی....
عجب جنسی دارد آدم....
امیدوارم هر زمان و هر جا با هر کسی که هستی شاد و خوش باشی.
ایام به کام...

فروغ 6 شهریور 1385 ساعت 23:02

این شعر یه دفعه به ذهنم اومد.به یاد کوله پشتی،فرزاد و خاطراتش....خداحافظ همین حالا
همین حالا که من تنهام
خداحافظ به شرطی که
بفهمی تر شده چشمام
خداحافظ کمی غمگین
به یاد اون همه تردید
به یاد آسمونی که
منو از چشم تو می دید
اگه گفتن خداحافظ
نه اینکه رفتنت سادست
نه اینکه میشه باور کرد
دوباره آخر جادست
خداحافظ واسه اینکه
نبندی دل به رویاها
بدونی بی تو و با تو
همینه رسم این دنیا
خداحافظ ،خداحافظ ،همین حالا

نوده 7 شهریور 1385 ساعت 00:53

کاش درکم میکردی
کاش میفهمیدی که چه جوری افتادم توی یه حباب که شبیه به علامت سوال یا نه علامت تعجب یا شایدهم هردوشه...
هیشکی نمیتونه درکم کنه دارم دیوونه میشه
آخه کی باورش میشه که سوده فک کن سوده نه دوباره فک کن سوده کسی که از همهء... بدش می اومد ... اون هم آره...
نه هیشکی نمیتونه درک کنه مگه فقطدوستا هیشکی هیشکی هیشکی...
اخه چرا؟!...
اگه بدونی چند روزه فقط دارم میگم خدایا اخه چرا چرا چرا؟؟
وای خدا...
سوده جون اصلا نمیتونم به روت بیارم خوبه اینترنت هست وگرنه حرفام تو گلوم عقده میشد
نه نه نه ....
درکم کن...
کاش ....
دوست دارم سوده جون

[ بدون نام ] 7 شهریور 1385 ساعت 00:56

راستی تو هم دوست عزیز منی
ممنون که به خاطر من اپ شدی
قربونت
دوستت دارم

نوده 7 شهریور 1385 ساعت 01:00

پیام قبلی من بود اسممو یادم رفت بنویسم .ببخشید.قربونت نوده

ارامیس 7 شهریور 1385 ساعت 17:02 http://www.mem00l.blogsky.com

سلام می خاستم ازت یه خاهش کنم و اون اینه که منو با این عنوان لینک کنی

شوخی با آدم فضای ها

همیشه لطف داشتی این یه بار هم ازت ممنون میشم



بیبنم نکه ازدواج کردی بابا ای ول باور کن خیلی خوشحال شدمااااااااااااا


راستی می خام دعوات کنم چرا خبرم نکردی آپ کردی



بازم ازت ممنون

سارا 8 شهریور 1385 ساعت 14:26 http://hamsafaretanha85.blogfa.com

سلام عزیزم
خوبی؟
میدونی؟ منم مثل فروغ شدم.نمی دونم چرا ولی فکر می کنم دلم برات تنگ می شه.همه خاطرات جلوی چشمام می یاد.ولی خودمونیم ها خیلی با حال بود.کلی کیف کردم.فقط اگه سمیرا هم بود خیلی خوب می شد.نه؟
ه ه ه ه ه (منظور آه بود)
خوب دیگه ...کاری نداری؟
من هنوز اپ نشدم
ولی الکی بیا نظر بده
بای

سارا 19 شهریور 1385 ساعت 14:57 http://hamsafaretanha85.blogfa.com

سلام
آپ می شی یا نه؟
باید بیام حسابی کتکت بزنم چون وقت من رو بی خودی با این وبت گرفتی
من آپ شدم بیا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد