Heart to Heart

! let's speak frankly

Heart to Heart

! let's speak frankly

علم غیب

 

 

   من میگم حالا بسوزم یا که با غصه بسازم؟ تو میگی فرقی نداره من که چیزی نمی بازم!

   اما من ، میگم من چیزی نباختم! چرا یاد اون روزا افتادم نمیدونم. فقط دارم به این فکر میکنم که آیا همه چیز از اول یه سؤتفاهم بود یا نه حقیقت داشت؟ برام مهم نیست حتی اگه حقیقت باشه فقط میخوام بدونم. بدونم که آیا اون واقعا....؟ 

 اینجاست که آدم آرزو میکنه کاش علم غیب داشته باشه! کاش علم غیب داشتم ای خدااااا!

 

نظرات 2 + ارسال نظر
سوده 27 اردیبهشت 1386 ساعت 12:41 http://emerald.persianblog.com

سلام سوده جونم(: خیلی خوش حالم از آشناییت!
می دونی، گاهی اوقات آدم بعضی چیزها رو هرگز نمی فهمه...
و باز هم می دونی، شاید حکمتی داره و بهتره که هرگز نفهمه....
مطمئن باش....
خیلی اوقات طاقت خیلی چیزها رو نداریم. و اگر پرده ها کنار می رفت، از غصه دق می کردیم...
راستی، می تونم لینکت کنم؟ :دی
(من انگار با خودم قرارداد بستم که تمام سوده های سرزمین مجازی رو بیابم((:)

سلام سوده جونم! من هم همین طور
آره حقیقتش خودم هم دارم به همین نتیجه میرسم!
حتمن چرا که نه! من هم میخوام این کار رو بکنم!

اهو 31 اردیبهشت 1386 ساعت 15:49

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد